یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده
01/07/1394
3088 بازدید
عصر امروز، عصر تغییرات پرشتاب و عدم اطمینان نسبت به آینده و نبود اطلاعات در دسترس کافی جهت تصمیم گیری برای مدیران است . تغییراتی که اگر سازمان خود را با آن موافق و همراه نسازد چه بسا سازمان را به ورطه نابودی بکشاند . از این رو سازمان باید تنها یک ویژگی ثابت داشته باشد : تغییر و تطبیق مداوم، عنصری که شاکله اصلی سازمانهای یادگیرنده است . ساختن محیطی یادگیرنده و افزایش شایستگی و قابلیت منابع انسانی لازمه ایجاد هر سازمان یادگیرنده است که هر عضو آن هر لحظه به دنبال یافتن اطلاع از نیاز برای تغییر، کسب اطلاعات و دانش لازم، ارائه ایده مناسب و به کارگیری آن ایده در عمل برای تطبیق دادن خود و سازمان با تغییرات ایجاد شده در محیط خارجی است.
نظریه سازمان یادگیرنده نتیجه یک فرآیند تکاملی است که با گذشت چند دهه تحقیق و پژوهش توسط دانشگاهیان و مدیران و بررسی ابعاد گوناگون و دیدگاههای مختلف سازمان و تجزیه و تحلیل آن، ابعاد به وضعیت کنونی دست یافته ایم . یکی از این نظریه ها، نظریه یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده است . سازمانهای یادگیرنده پدیده ای است که با شروع دهه 90 میلادی مطرح شد . علت پدیدار شدن چنین سازمانهایی شرایط، نظریه ها و تغییر و تحول در محیطهای سازمانی قبل از دهه مذکور بوده است، به گونه ای که تمام سازمانها تلاش گسترده ای را برای بقای خود آغاز کرده بودند و برای آنکه بتوانند خود را در محیط پر تلاطم اطراف خود حفظ کنند می بایست از قالبهای غیرپویا، خارج و به سمت سازمان یادگیرنده متحول شوند، یعنی در ساختار و اساس خود تغییرات عمیقی ایجاد کنند. گسترش روزافزون علوم و فنون و پیچیده تر شدن شرایط اجتماعی، فرهنگی و اجتماعی و ... جامعه، مطرح شدن اندیشه های نو و گوناگون، عدم اطمینان محیطی، عدم قطعیت و تغییرات و چالشهای زیاد دنیا ایجاب می کند که سازمانهایی با قدرت یادگیرنده ایجاد گردیده و خود را به فنون و استراتژیهای لازم مجهز سازند و بتوانند با تحولات سریع خود را منطبق ساخته و به موقع به محرکهای محیطی پاسخ داده و با کسب دانش و آگاهی گسترده به شکل پویا و زنده در حوزه بهسازی و توسعه سازمانی به حیات خود ادامه دهند .
در کلی ترین تعریف می توان گفت سازمان یادگیرنده در طول زمان می آموزد تغییر کند و عملکردهایش را متحول سازد. زمانی می توان ادعا کرد که سازمان یادگیرنده است که بتواند از طریق فرآیند ارتباط، دامنه رفتارهایش را تغییر داده و بهبود بخشد.
یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده به عنوان توانمندسازی سازمان در کسب بینش و درک از تجربه از طریق آزمایش و تجربه، مشاهده و تجزیه و تمایلی برای ارزیابی شکست ها و موفقیت ها قلمداد می شوند. یادگیری سازمانی به مفهوم یادگیری افراد و گروهها در درون سازمان است ولی در سازمان یادگیرنده یادگیری سازمان به عنوان یک سیستم کلی مطرح است .در کل سازمان یادگیرنده حاصل یادگیری سازمانی است .
منبع: ماهنامه داخلی بانک تجارت