بانکداری سبز و رویای زمین پاک
30/09/1394
3558 بازدید
زمین از آغاز سکونت انسان تاکنون شاهد رویداد ها و تحولات بسیاری بوده که محیط زیست از آن متاثر شده است . برای واژه ی محیط زیست دو دیدگاه اصلی وجود دارد دیدگاه اول که معتقد است محیط فقط شامل جایی است که در آن زندگی می کنیم و دیدگاه دوم که مکمل دیدگاه اول است یعنی علاوه بر محیطی که در آن زندگی می کنیم محیط زیست شامل همه ی آن چیزهایی است که زندگی مارا احاطه کرده است اعم از خاک ، هوا ، جنگل و ... . بطور کلی انسان از ابتدای حضور در سیاره ی خاکی سه دوره ی مختلف زیستی را تجربه کرده است . دوره ای که بدلیل شناخت کم او از جهان پیرامون ، محیط بر او غالب بوده است . دوره ای دیگر که انسان با شناخت منابع اطرافش بر آن مسلط می شود و با سرعتی شگفت انگیز این منابع را مصرف می کند و در نهایت دورانی که بشر متوجه می شودبدلیل مصرف فزاینده منابع طبیعی به بسیاری از ارکان طبیعت خسارات جبران ناپذیری وارد کرده است و اگر دیر بجنبد ، دیگر زمینی که هزاران سال میزبان او بوده است ، رو به نابودی می رود .
قطع بی رویه درختان ، نابودی جنگل ها ، توسعه صنایع شیمایی در نتیجه آلودگی شیمایی ، پسماند کارخانه ها ، گرم شدن زمین ، حفره در لایه ی اوزن بدلیل ازدیاد گازهای گلخانه ای ، آلودگی ناشی از جنگ ها و تسلیحات نظامی در خشکی و دریا و از بین رفتن منابع سوختی طبیعی برخی کشورها را برآن داشت تا زودتر در مورد از دست رفتن منابع تا آن روز و خطرات آینده آن فکری بکنند . شاید بتوان شروع اقدامات جدی را از دهه شصت میلادی به بعد دانست اما اغلب دولت ها ، بدلیل مسایل اقتصادی و مشکل تامین منابع مالی و همچنین بحث اقتصاد آزاد و رشد تکنولوژی ، در این زمینه چندان فعال نبودند و به این ترتیب محیط زیست هم مثل موضوعات بی شمار دیگر به دغدغه ای برای افراد اجتماع و مردم مبدل شد . این فکر که پیشرفت حاصل از مصرف بی رویه منابع طبیعی زمین ، روزی باعث شود دیگر زمینی برای سکونت و هوایی برای نفس کشیدن وجود نداشته باشد ، چه رسد به انسانی برای تولید ثروت و انباشت سرمایه ،تغییرات اساسی در نگرش عده ای ایجاد کرد . از آن زمان تاکنون ، نزاعی دائمی میان طرفداران حفظ و نگهداری محیط زیست از یک سو و توسعه دهندگان منابع اقتصادی و صاحبان صنایع آلاینده محیط زیست، از دیگر سو، ادامه دارد.
از طرفی دراوایل دهه هفتاد قرن بیستم میلادی ،اصطلاح توسعه پایدار توسط عده ای ازمتفکران مطرح شد. به این معنی که توسعه پایدار فرآیندی است برای بدست آوردن پایداری در هرفعالیتی که نیاز به منابع و جایگزینی سریع و یکپارچه آن ، وجود دارد .در حقیقت این فرآیند ناظر بر آینده ای مطلوب برای جوامع بشری است . در مقوله ی توسعه پایدار دو نظریه وجود دارد ، پایداری از مسیر فناوری و پایداری از مسیر حفظ محیط زیست . طرفداران دیدگاه فناوری معتقدند که توسعه پایدار در تمام زمینه ها بصورت یک مکانیزم حاکم بر عرصه های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی وجود دارد و برای همه ی مشکلات راه حل مبتنی بر فناوری وجود دارد و در مقابل گروه دوم باور دارند ساختارهای موجود در جوامع از ناپایداری رنج می برند و جایگزین کردن عوامل زیستی تنها راه رسید به توسعه پایدار است . در واقع آنها فکر می کنند نگهداری از طبیعت ، فناوری را نفی نخواهد کرد بلکه برای نگهداری از منابع و ایجاد پایداری می بایست راه حل اساسی پیدا کرد .
بی شک همه ی کسانیکه به توسعه پایدار بعنوان یک ضرورت نگاه می کنند این موضوع را قبول دارند چه از حیث فناوری و چه از حیث محیط زیست می بایست قواعد قبلی را اصلاح کنند و تنها در صورت ایجاد تغییرات و یافتن جایگزین می شود به پایداری امیدوارم بود یا شاید بهتر باشد بگوییم رسیدن به توسعه پایدار ، تلفیق هر دو دیدگاه را میطلبد.
در این میان صنعت بانکداری نیز از این امر مستثنی نیست . حتما تاکنون به این موضوع توجه کردید که بانکها ، خود به تنهایی می توانند چه تاثیرات مخربی را بر محیط زیست تحمیل کنند .اغلب بانک ها، خواه ناخواه می بایست در این روند تخریب منابع زمین سهیم شوند . در واقع کاغذها اولین شاهدان این مهم هستند. بنظر شما سالیانه چه تعداد درخت قطع می شوند تا کاغذ مصرفی ما را در صنعت بانکداری تامین کنند؟ ساخت و سازهای بانک ها نیز بخشی از این رویه است . حتی مشارکت بانک ها در طرح هایی که پیوست زیست محیطی دارند یا توجیهات غیرواقعی در این حوزه دارند اگر چه در کوتاه مدت منابع مالی بانک ها را تقویت می کنند اما در نهایت سالهای بعد ، می توانند به موانعی برای بازگشت سرمایه و توسعه پایدار در صنعت بانکداری مبدل شوند . اما در قبال این مسایل جدید چه باید کرد ؟ شاید بگویید خب در مصرف کاغذ صرفه جویی می کنیم . یا حتی فرهنگ مصرف انرژی و سوخت را در ساختمان های بانک ها اصلاح می کنیم . اما این بحران بسیاربزرگتر از صرفه جویی های کوچک ما خواهد بود آن قدر بزرگتر که برخی به کنایه می گویند در سال 2050 میلادی ما به دو کره ی زمین نیاز داریم برای زندگی کردن . اما چطور بانکها می توانند بدون از دست دادن مشتریان بزرگشان چون صنایع خودروسازی ، سازندگان سازه ها و راه ها ، صنایع وابسته به نفت و پتروشیمی وحتی مشتریان کوچکتری که دیگر توان پرداخت هزینه های هنگفت حامل های انرژی را ندارند ، هم به سود پیش بینی شده در سال برسند و هم از محیط زیست بعنوان ضمانت بقای فعالیتشان حمایت کنند ؟
این اواخر ، طرفداران باور فناوری موثر بر توسعه پایدار در صنعت بانکداری ، تلاش های سختی داشتند بطور مثال راه اندازی بانکداری دیجیتال و عدم حضور فیزیکی در بانکها برای خدمات مختلف بانکی ،یکی از بزرگترین دستآوردهای این گروه محسوب می شود . بانکداری غیرحضوری را بطور قطع باید در کاهش مصرف سوخت ، کاهش حجم ترافیک شهری ، کاهش آلودگی هوا و در نهایت کاهش استفاده از کاغذ ، موثر دانست اما نمی شود این تاثیرات را برای نجات زمین کافی دانست . هرچند که امروزه این راهکار توانسته ، بخشی از فرهنگ مشتریان و متصدیان بانکها را نیز تغییر دهد اما این به تنهایی نخواهد توانست از سرعت نابودی زمین کم کند .
در برخی کشورهای صنعتی و توسعه یافته در سال های اخیر ، بانکها گامهای بزرگ تری برداشته اند . آنها در کنار تغییرات و بهبود تکنولوژی سراغ مسایل دیگری رفتند . اقداماتی که شاید غیرعملی و دور از ذهن باشند ، بطور مثال طراحی بسته های اعتباری که به حفظ منابع سوختی کمک بیشتری خواهد کرد آنها در این بخش تنها از گیرندگان وام های سبز ، حمایت می کنند . به این ترتیب که برای خرید خودرو ، شرط اصلی وام ، خرید خودرو های کم مصرف با کمترین درصد آلودگی زیست محیطی توسط متقاضی وام است . برخی دیگر از متقاضیانی حمایت می کنند که بخواهند برای خرید سیستم انرژی خورشیدی (سلولهای خورشیدی برای تولید برق یا حرارت ) تقاضای وام بدهند . این بانکها با ایده های تازه ای وارد کارزار توسعه پایدار شده اند . آنها از طرح هایی که آینده یک زیست بوم را بخطر می اندازد و در نتیجه پس از مدتی سکونت و کار در آن مناطق مختل شده و گاهی از بین می رود ، حمایت نمی کنند چرا که معتقدند ممکن است بظاهر سرمایه گذاری خوبی باشد اما پس از مدتی با از بین رفتن زیست بوم ، شانس آنها را برای در آمدزایی کاهش داده و درنهایت از بین می برد .
در بخش کشاورزی هم ، پروژه هایی از دید بانکداران سبز قابل اعتنا هستند که در حفظ خاک از فرسایش و محصولات اصلاح شده ، شاخص باشند چرا که اگر طرحی ، زمین کشاورزی را نابود کند در عمل سرمایه گذاری بانک ، بازگشتی نخواهد داشت .
در کنار راهکارهای عملی ، درست مثل تاثیر فرهنگی بانکداری غیرحضوری بر مشتریان برخی از آنها این فرهنگ را با ایجاد انگیزه در مشتریان تثبیت می کنند مثلا جایزه برای معاملات بدون کاغذ ، در بحث مسکن هم طرفداران توسعه پایدار در صنعت بانکداری اعطای تسهیلات مسکن بشرط ساخت و ساز مقاوم و رعایت استانداردهای انرژی و در نهایت حمایت از پروژه های کم آلاینده با تاکید بر کاهش کربن مخرب در محیط را در دستور کار خود قرار داده اند .
اما در ایران ، ما در گامهای نخست پیوستن صنعت بانکداری به توسعه پایدار و حفظ محیط زیست ، هستیم . شاید هر بانکی که بطور جدی سراغ این مقوله برود بعنوان یک پیشرو ، بتواند تحولات مهمی را رقم بزند . یافتن موانع کار ، راه حل برای مشکلات و در نهایت راهبرد هایی که هم سود پیش بینی شده بانک را محقق کند و هم از منظر ارتباط با فرهنگ عمومی کشور و فرهنگ بومی هر منطقه کارایی داشته باشد ، همه و همه نیاز به دانش و خلاقیت خاص این حوزه دارد . در سالهای اخیر کشور ما با چالش های زیست محیطی بسیاری دست و پنجه نرم می کند ، رشد بیابان زایی ، کاهش منابع سوختی ، آلودگی هوا ، از دست رفتن دریاچه ها و تالاب ها و بسیاری از موارد دیگر که می تواند اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده و مانع از رشد پایدار اقتصادی شود . این ها همه به تجدید نظر در نگرش صنایع و البته صنعت بانکداری نیاز دارد . زمان نشان خواهد داد آیا بانکها ، تهدید بزرگ زیست محیطی را به فرصتی دوباره برای جلب رضایت سهامداران و رسیدن به اهداف بانک در کنار حمایت از زمین ، تبدیل می کنند یا .... !
نویسنده: انسیه پولادزاده